Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} نظريه تكامل
در غرب نيز بسياري دانشمندان ديدگاه تكاملي داشتند. يكي از آنها، اراسموس داروين - پدربزرگ چارلز داروين بود. اما مهمترين كسي كه پيش از داروين در جهان غرب كوشيدهبود تكامل جانداران را به صورت علمي توضيح دهد لامارك بود. لامارك هم عقيده داشت موجودات زنده تكاملمييابند و تغييرميكنند اما ساز و كاري كه براي اين تغييرات ارائه داد درست نبود. او عقيده داشت جانداران با استفاده بيشتر از برخي صفات باعث رشد و بروز بيشتر آنها ميشوند يا برعكس، بر اثر استفاده كمتر موجب تحليل رفتن آنها ميشوند. سپس اين صفات تغييريافته به نسلهاي بعدي منتقل ميشوند. مثلا دايناسوري كه بهتدريج براي تغذيه از برگهاي بالاي درختان گردن خود را برافراشتهتر ميكند، بچههايي گردندراز خواهديافت و بچههايش نيز باز گردنهاي خود را ميكشند و گردن خودشان و بچههاي بعديشان باز هم درازتر ميشود. اشكال اين نظريه اينجاست كه هيچ موجودي نميتواند صفات اكتسابياي را كه در زندگي بهدست آورده به نسل بعدي منتقلكند. در آزمايش جالبي، 50 نسل متوالي دم موشها را قطع كردند اما نسل 51 همچنان دمي به درازي نسلهاي پيشين داشت.
داروين پس از سالها سفر روي كشتي و بعد سالهاي بيشتري تفكر و جمعبندي اطلاعات جمعآوريشده، متوجه ساز و كار نهفته در تكامل جانداران شد. داروين ميدانست كه شرايط زمين تغيير ميكند و درگذشته نيز تغيير كرده است. بهعلاوه او ميدانست كه با رشد جمعيت، محدوديت منابع باعث افزايش مرگ و مير و نهايتا ثابت ماندن جمعيت ميشود. همچنين داروين متوجه شد كه جمعيتهاي جانداران هرگز يكدست نيستند بلكه، ميان افراد مختلف تنوع وجود دارد؛ تنوعي كه تنها بهدليل تفاوتهاي اكتسابي نيست، بلكه افراد مختلف بهصورت ذاتي متفاوت از هم هستند و اين تفاوتها به نسلهاي بعدي آنها نيز به ارث ميرسد. محيط محدود و منابع اندك، شرايط را براي بقاي افراد ضعيف، پرخور و تنبل دشوار ميكند. بنابراين بخت بقا براي قويترها بيشتر ميشود و آنها بيشتر و بيشتر صفات برتر خود را به نسل بعدي منتقل ميكنند. نام اين نظريه «انتخاب طبيعي» است اما در حقيقت داروين در ابراز اين نظريه تنها نبود؛همزمان با او دانشمند ديگري به نام والاس دقيقا به همين نتيجهرسيدبنابراين ما امروزه اين نظريه را نظريه «داروين-والاس» ميناميم
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط:
برچسبها: